• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ذکریا شیری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۰۹/۰۱
محل تولد : خدابنده - زنجان
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
محل شهادت : خانطومان - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با ۲ فرزند
محل مزار شهید : قزوین - شهر اقبالیه - مزارشهدای اقبالیه


فهرست مندرجات

۱ - وصیتنامه

۱ - وصیتنامه

[ویرایش]

نمی‌دانم زمانیکه این نوشته خوانده می‌شود آیا در بین شما هستم و یا اینکه به سعادت راه رستگاری و شهادت که آرزوی قلبی و همیشگی من بوده، رسیده‌ام. لازم به ذکر است که من این راه را با سلامت کامل عقل و درایت انتخاب نموده‌ام. راهی که مطمئنم ادامه راه شهدای کربلا و شهدای سرزمینم در هشت سال دفاع مقدس می‌باشد. دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) و عمل به سفارش پیامبراکرم (ص) که فرمودند: من در میان شما دو امانت گرانبها می‌گذارم که همانا عترت و اهل بیت (ع) یکی از آن دو امانت است، مقابله با گروه تروریستی داعش که فرزند شوم و حاصل اهداف پلید شیاطین کاخ سفید و صهیونیست نژادپرست می باشد در واقع لبیک به ندای هل من ناصر ولی‌فقیه و حسین زمان، رهبر عزیزم می‌باشد.

پدر و مادر گرامی ممنونم که عمر شریفتان را به پای بنده حقیر صرف نمودید. هر چند نمی‌توانم قدردان زحمات شما باشم ولی امیدوارم با قدم گذاشتن در این راه از من راضی باشید. و ای همسر گرامی آنگونه که شایسته شما بوده نتوانستم در زندگی مشترک به وظیفه‌ام عمل کنم و بار سنگین تربیت فرزندانم بر دوش شماست و از شما می‌خواهم فاطمه را فاطمی و زینبی تربیت کنی و در سختی‌ها و مشکلات، زینب کبری (س) را به یادآوری تا آرامش معنوی به دست آوری. و خوب می‌دانی که برای دفاع از حرم سه ساله امام حسین (ع) باید سه ساله خودم را تنها بگذارم. پس صبوری کن همچون زینب کبری (س).

خطاب به برادران و خواهرانم و تمام عزیزان و مردم سرزمینم عرض می‌کنم که پیرو ولایت باشید و تا زمانیکه پشت ولی‌فقیه و رهبر فرزانه، امام خامنه‌ای باشید هیچ قدرتی با هر تجهیزاتی که باشد، توان مقابله با شما را نخواهد داشت. چون سلاح شما وحدت و ایمان است که در سایه ولایتمداری حاصل می‌گردد. دشمن زبون ایمان و اعتقاد شما را نشانه گرفته است، پس نگذارید بین شما و اهل‌بیت (ع) و قرآن فاصله ایجاد نمایند.

در پایان از خواهران سرزمینم، ایران اسلامی می‌خواهم که با حفظ حجاب، امانتدار خون شهدا باشند. همانطور که در وصیت‌نامه شهدای دفاع مقدس این جمله را خوانده ایم که: «خواهرم سرخی خونم را به سیاهی چادرت به امانت داده‌ام». حلالم کنید.







جعبه ابزار