غلامعلی مرادیان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



غلامعلی مرادیان گل چالسری در سال ششم جنگ تحمیلی به شهادت رسید. ایشان از فرماندهان لشکر ۲۵کربلا بود.


تولد

[ویرایش]

شهید غلامعلی مرادیان گلچالسری (۱۳۳۶ نکا _ ۱۳۶۵مریوان) متولد روستای زیبای گل چال سر شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. غلامعلی مرادیان در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، مادرش صغری رمضان پور و پدرش محمود نام داشت.

تحصیلات و خانواده

[ویرایش]

غلامعلی مرادیان در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع دوم راهنمایی با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار در سال/۱۳۶۱ ازدواج نموده و از ایشان سه فرزند (یک پسر؛ دو دختر) به یادگار مانده است.

شهادت

[ویرایش]

غلامعلی مرادیان عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در لشکر۲۵کربلا به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۵/۰۶/۰۶ هجری شمسی در منطقه مریوان شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید غلامیان در مورخه ۱۳۶۵/۰۶/۱۱ تشییع و در گلزار شهدای آجند دفن شد. شهید مرادیان هنگام شهادت بیست و نه سال و پنج ماه سن داشت. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه شهید مرادیان

[ویرایش]

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان با درود و سلام بر مهدی موعود یگانه منجی عالم بشریت و سلام و درود بر امام امت خمینی بت شکن نایب بر حق امام زمان و سلام و درود بر شهیدان به خون خفته اسلام از صدر اسلام گرفته تا کربلای خونین ایران بویژه شهدای مظلوم کردستان مختصر وصیتنامه خود را به شرح زیر به خدمت امت شهید پرور بیان میکنم:

اولین سفارش بنده این است گرچه بنده کوچکتر از ان هستم که برای امت حزب الله پیامی بدهم تنها تقاضای بنده این هست از تمامی امت شهید پرور میخواهم که این امام عزیز را تنها نگذارند و انقدر به مبارزه بی امان خود ادامه دهند تا این انقلاب خونبار را به دست صاحب اصلی ان به رهبری روح الله بسپارند. و از تمام دوستانم میخواهم که روحانیت متعهد و خط امام را یاری نمایند و از اختلاف و تفرقه بپرهیزند و دست زورگویان داخلی را کوتاه نمایند ،اگر بنده لیاقت داشتم و شهادت رسیدم مرا در پیش همسنگرانم در روستای اجند بغل شهید احمد شیرخانی دفن نمائید. از مادرم خیلی خیلی معذرت میخواهم گرچه فرزند خوبی برای مادرم نبودم امیدوارم که مرا ببخشد و از برادر کوچکم محمد هاشم میخواهم در نظارت خانواده ام به فرزندم کمک کند و از همسرم میخواهم که پسر مرا به مدرسه بفرستد تا درس بخواند تا یک سرباز کوچک امام زمان گردد. پسرم روح الله وصی بنده هست. دخترم را به مدرسه بفرستید و طوری او را تربیت کنید که در روز قیامت فاطمه سلام الله علیها از ایشان راضی باشد. درخاتمه از خداوند متعال درخواست دارم طول عمر امام را تا انقلاب مهدی زیاد نماید و تمام دوستان را به وظایف دینی اشنا نماید . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار






جعبه ابزار